شیداسپ یا بوذاسپ

بوذاسپ (یا بوذاسف: Buzasap)

در یکی از نوشته و پست های قبلی از پیامبری به نام بوذاسپ یا بوذاسف نام رفت که آیین آن در گیلان حتی در سده های اسلامی نیز تا مدت ها پا بر جا بود. اما درباره ی اینکه این پیامبر که بود و در کجا به پیامبری رسید گمانه زنی هایی شده که بیشتر بدون دلیل و غلط است.

بودا و ادریس

از گمانه زنی هایی که آمده ادریس و یا بودا (Buddha) هندی است. در باب ادریس شاید این دو پیامبر ، بوذاسپ و ادریس، (بر فرض اینکه یکی نباشند) در عصری نزدیک به هم بوده باشند و علت چنین گمانه زنی ای بر همین منوال باشد. ولی در باب بودا نمیتوان پذیرفت چرا که بر طبق منابع آیین بوذاسپ آیینی کهن و حتی شاید پیش از آیین نزدیک بوده است. با توجه به اینکه بودا معاصر هخامنشیان بوده(563 پیش از میلاد) یعنی 2600 پیش بنابراین پس از آیین بوداسپ و زرتشت شکل گرفته و نمیتوان بوذاسپ را که کهن تر از بودا است یکی خواند.

از سوی دیگر بوذاسپ به نام های ایرانی شباهت دارد = بوذ(؟؟؟)+ اسپ(اسب) = دارنده اسب بوذ(؟؟؟) که البته نمیتوان این را ملاک قرار داد چرا که ضحاک را هم که تازی خوانده اند به پارسی بیوراسپ( بیور(ده هزار)+اسپ=دارنده ده هزار اسب) گویند.

بوداییان و صابیان

گروهی پیروان بوذاسپ را «بوداییان» و یا «صابیان» خوانده اند. اما بودا که در گفتار بالا نقض شد و اثبات دیگر بر بی اساس بودن آن نیز این است که آیین بودا هیچ گاه در گیلان رواج نیافت پس پیروان بوذاسپ را که مورخین اسلامی در گیلان از آن ها گفته اند نمی توان بودایی خواند. اما در باب صابیان باید گفت که گویند در هند شخصی به نام همین بوذاسف پیش از بودا ظهور کرد و این آیین از اوست و باقی مانده دین آن در حران بوده و آن ها را حرانیه یا کلدانیان خوانند. اما این خود نیز نقض می گردد از یک سو باور آن دشوار است که این دین در هند ظهور کرده باشد ولی اثری از آن در هند باقی نماند و آخرین پیروانش سر از حران (پیرامون عراق فعلی) در بیاورند. از سوی دیگر آمده یکی خلفای عباسی در سفر حج خود به این گروه صابیان یا صائبیان برخود و آیین آن ها پرس و جو کرد و او را گفتند که آن جماعت ستاره پرستند و مشرک. خلیفه ی مزبور خواست که جهاد کند و با ایشان سخن گفت آن ها نیز خود را یکتا پرست و صاحب کتاب و پیغمبر خواندند. خلیف از پیغمبرشان پرسید و آنان به ناچار برای حفظ جان خود ادریس را گفتند. از اینجا معلوم میشود که چرا ادریس و بوذاسپ را یکی دانسته اند ، زیرا که بسیاری به غلط دو آیین بوذاسپ و صائبی را یکی پنداشته اند و دو پیامبر آن را نیز یک پیامبر گفته اند.

شیداسپ (šidasp) و تهمورس پیشدادی(شاید 5000 سال پیش)

اما آن چه که استوارتر می نماید این است که این آیین در دوره ی پیشدادی شکل گرفته و شخصی به نام شیداسپ دستور(وزیر) خردمند تهمورس پیشدادی که شاید نام او به بوذاسپ تغییر کرده باشد را میتوان از دیگر اشخاص گمانه زنی شده نزدیک تر و درست تر دانست که گواهی نیز بر این سخن نیز می آورم: « تهمورس را دستوری نیک اندیش به نام شیداسپ بود که همیشه روز را به روزه و شب را به نیایش پروردگار میگذارنید و نماز شب و روزه آیین اوست و همواره در پیش شاه کمر به فرمان او بسته و پیوسته او را به راه راست رهنمون بود[ شاهنامه ی منثور،ج1،میترا مهرآبادی].» در نوشته ی قبلی نیز گفته بودم که در آیین بوذاسپ نماز و روزه وجود داشت و این نکته در شاهنامه فردوسی نیز آمده است.

در فرهنگ دهخدا شیداسپ وزیر گیومرث (شاید کیومارت= کیا(شاه)+آمارت(آمارد)) و وزیر تهمورس آمده است.

خنیده بهر جای و شیداسپ نام

نزد جز به نیکی به هر جای گام

شیداسپ در واژه از دو جز شید(درخشان)+ اسپ( اسب) درست شده است که به معنای دارنده ی اسب درخشان است.

اما چون از ادریس نبی نیز سخن به میان آمد شایسته است این را نیز بگویم که بلعمی تهمورس را بر دین ادریس می دانست[تاریخ بلعمی،ج1،ص129]. در تاریخ طبری،ج1،ص114-115 نیز آمده است که او (تهمورس) مطیع خداوند بود. در کتاب هفتم دینکرد ، فصل 1 ، فقره 19 آمده که تهمورس بت پرستی را برانداخت و مردم را به پرستش پرودگار امر کرد. که این ها خود نشانگر یکتا پرست بودن تهمورس است.

 

سه شنبه ،۱۵۸۸ شريرˇما ۳۰

دهیوپت ونداد شهریاران



[ سه شنبه 14 بهمن 1393 ] [ 10:3 ] [ دهیوپت(ع.ر) ] [ بازديد : 4305 ] [ نظرات () ]
مطالب مرتبط
آخرين مطالب
خط گیلکی (1395/08/06 )
gilaki music (1394/12/01 )
بیه لاکو... (1394/11/26 )
خط گیلکی (1394/11/22 )